Monday, February 17, 2014

شناخت کوتاه از اسلام


ادامه درس قبلي....

بخش دوم

اركان اسلام

اسلام بر پنج پايه استوار گرديده كه انسان تابه اين پنج پايه يا پنچ ركن ايمان نياورد و آنها را در عمل پياده نكند مسلمان واقعى نخواهد گرديد.

ركن اول: كلمه شهادت

يعنى گواهى دادن و ايمان و باور داشتن به اينكه جز خداى يگانه هيچ معبودى سزاوار پرستش نيست و محمد پيامبر و فرستاده اوست، اين كلمه ى شهادت در واقع كليد اسلام است ،و ستون فقراتى كه تمام دين بر آن مى ايستد.
پس جزء اول كلمهء شهادت اثبات اين امر است كه صرفاً يك ذات قادرُ توانايى بر حق است و لايق پرستش ، و غير او تمامى معبودان ديگر باطل و بى اختيارند.
و در جزء دوم كلمه تلقين اين درس است كه پيامبر صلی الله و علیه و سلم را در هر آنچه خبر مى دهد تصديق كنيم، و از أوامرش اطاعت نمائيم، و از هر آنچه ما را باز داشته بازآئيم، و جز در پرتو شريعتش عبادت نكينم.

ركن دوم :  نماز

خداوند نماز را در شبانه روزى پنج مرتبه فرض گردانيده تا اينكه بنده مؤمن و لو جزئى از حق پروردگارش را اداء نمايد، و شكر نعمتهايش را بجاى آورد، و تا اينكه بوسيله

 اين نماز بتواند با پروردگارش رابطه بر قرار كند، با او راز و نياز كند’ و او را بخواند’ و سر انجام تا اينكه اين نماز  بنده مسلمان را از گناهان و بدى ها باز دارد. از ديگر ثمرات نماز اين است كه ايمان را پالائش مى دهد ثواب پاداش بى شمارى جلب مى كند، نماز گذار از نظر روحى و جسمى احساس راحت و آرامش مى كند، و خلاصه اينكه نماز ضامن سعادت ابدى انسان است.

ركن سوم:  زكات

زكات عبارت از مالى است كه شخص مسلمان بايد آنرا به افراد فقير و مستحق و ديگر جهاتىكه دادن زكات به آنان مشروع است بپردازد، البته زكات مانند نماز بر هر مسلمانى فرض نيست بلكه صرفاً بر آن عده از مسلمانان فرض گرديده كه دارايى شان به حد معينى برسد و يكسال كامل از ملكيت آن بگذرد.
زكات را خداوند به اين دليل فرض گردانيده تا اينكه مسلمان صاحب نعمت و دارايى، در دينش محكم گردد، در اخلاق و رفتارش رشد كند، و تا اينكه خداوند آفات و بليات را بوسيله اين صدقه از او و اموالش دفع نمايد، و گناهان و تقصيراتش را ببخشد، و در عين حال نوعى كمك و دستگيرى براى افراد فقير و ناتوان جامعه باشد و آنانرا در شئون زندگى شان يارى كند.
با اين وجود اين مقدار مالى كه خداوند به عنوان زكات بر مسلمانان فرض گردانيده نسبت به آنهمه مال و نعمت وآسايشى كه خداوند به آنان داده بسيار ناچيز و اندك است.

ركن چهارم:  روزه  

روزه عبادتى است كه خداوند در سالى يكماه بر مسلمانان فرض گردانيده و آن ماه مبارك رمضان ماه نهم قمرى است ،در اين ماه همه ى مسلمين مكلفند، از صبح تا شب از خوردن، آشاميدن ، و جماع كردن باز بايستند، كه خداوند مهربان در عوض با فضل و احسان خودش ايمان شان را كامل مى گرداند ، از گناهان شان در گذر مى كند، درجاتشان را بلند مى نمايد، علاوه بر اين ديگر ثمرات ارزشمند دنيوى و اخروى نيز بسيار است كه در ماه مبارك رمضان براى روزه داران حاصل مى گردد.

ركن پنجم : حج 

و آن عبارت از سفر براى زيارت خانه ى خداست كه در زمان مخصوص و باشرايط مخصوص انجام مى گيرد حج را خداوند بر هر مسلمانى كه توانايى جسمى و مالى داشته باشد يكمرتبه در عمرفرض گردانيده است ، اين فرصتى است كه مسلمين جهان از هر سو براى پرستش پروردگار يگانه شان در بهترين و مقدس ترين سرزمين دور هم جمع شوند ، و بدون آنكه فرقى ميان رئيس و مرؤس و غنى و فقير و سياه وسفيد وجود داشته باشد همگى بايك لباس به پيشگاه پروردگار شان میبايستند، از مهتمرين اركان حج وقوف عرفه ، طواف كعبه مشرفه(قبله مسلمين جهان) و سعى بين صفا و مروه را مى توان نام برد.
علاوه برآن منافع بى شمارى نيز در حج وجود دارد كه ازحد و حصر خارج است چه منافع دنيوى و چه اخروى.


بخش سوم : احسان

احسان اين است كه بنده ى مؤمن و مسلمان خدا را چنان پرستش كند كه گويا او را مى بيند، ون اگر او خدا را نمى بيند باور و يقين داشته باشد كه خداوند حتماً او رامى بيند يعنى بنده مسلمان بايد در حين عبادت اين احساس را در خود بوجود آورد. مسلماً زمانى اين تصور و يقين در او بوجود خواهد آمد كه به يكايك سنتهاى پيامبراكرم  صلی الله و علیه و سلم نازل عمل نمايد و از هر گونه مخالفتى بپرهيزد.
همه ى آنچه كه گذشت اسلام ناميده مى شود، اين را نيز بايد دانست كه اسلام زندگى پيروانش را اعم از فرد يا گروه به گونه اى تنظيم نموده ، كه سعادت دنيا و آخرت را براى شان تضمين مى نمايد، ازدواج را حلال گردانيده و بدان تشويق نموده است ، و زنا و لواط و ساير زشتى ها را حرام كرده است ، صله رحم و شفقت و مهربانى با فقراء و مساكين و دستگيرى آنان را واجب گردانيده است ، همچنين به هرگونه اخلاق نيكو ترغيب نموده و ازهر گونه اخلاق زشت و ناپسند باز داشته است ، روزى حلال را كه از راه تجارت و كشاورزى و ديگر مشاغل سالم حاصل شود حلال گردانيده ، و سود تجارت حرام و ساير معاملاتى را كه در آن غش و فريب باشد حرام نموده است.
اسلام همچنين تفاوت مردم در استقامت بر دين و رعايت حقوق ديگران را نيز در نظر داشته است ، فلذا همچنين كه عقوبات و تنبيهات باز دارنده اى براى يك سرى خلاف ورزيهاى متعلق به دين وذات ملكوتى اش مانند ردّت (بى دين شدن) و زنا و شراب خوارى وغيره در نظر گرفته از سوى ديگر تنبيهاتى نيز براى تجاوزات و حق تلفى هاى مردم تعيين نموده است اين حق تلفى چه در مال ديگران باشد ، چه در آبرو و حيثيت آنان و چه درخون شان مانند آدم كشتن، دزدى كردن ، تهمت زدن ، كسى را كتك زدن ، آزار دادن و مالش را غصب كردن ، و غيره.
همهء اينها عقوبات و تنبيهاتى است كه نسبت به نوع جرم و گناه ، بسيار مناسب است  به گونه اى كه حق هيچكدام از دو طرف ضايع نمى شود.
اسلام همچنين رابطه حاكم با محكومين را نيز تنظيم نموده است ، درصورتىكه گناهى در اطاعت ازحاكم نباشد اطاعت او را بر محكوم واجب گردانيده است ، و شورش و سركشى عليه حاكمان را حرام گردانيده است ،زيرا كه اين گونه برخوردها معمولاً مفاسد زيادى را در پى دارد.
با اين جمع بندى مطلب را بپايان مى بريم كه :
أولاً: اسلام براى سعادت انسانها آمده است ، لذا مى خواهد كه انسان جهت ايجاد رابطه سالم ميان خود و پروردگارش و فرمانبردارى از خالق يكتا آنگونه كه دستور داده تلاش كند ، و همچنين رابطه اش را در تمامى شئون زندگى با همنوعان خويش مستحكم گرداند.
ثانياً: هيچ خير و نيكى اى نيست كه اسلام بدان امر نكرده و ترغيب ننموده باشد و هيچ بدى و رذالتى نيست كه اسلام از آن نهى نكرده و امت را از آن باز نداشته باشد ، چه در عقايد و احكام ، چه در معاملات و اخلاق وچه در هر بخش از زندگى ، كه اين خود بر كمال و حسن اين دين جهان شمول دلالت روشن دارد.

به اميد سعادت و كاميابى همه مسلمين در سراسر گيتى.
IslamTape.Com
سايت نوار اسلام