(بخش اول)
بسم الله الرحمن الرحيم
اسلام
گواهى دادن بر اين امر است كه معبود و مشكل گشاى بر حقى جز خداى يگانه نيست و محمد رسول فرستاده اوست، اين گواهى مى
بايستى با زبان و قلب وجوارح انجام گيرد، و معناى اين گواهى آنقدرگسترده است كه
ايمان به اركان ششگانه اعتقادى وعمل به اركان پنجگانه عملى اسلام و نيز احسان را
در بر میگيرد، كه اين عبارت از آخرين دين از اديان الهى است كه خداوند مهربان آنرا
برخاتم پيامبران سیدنا محمد مصطفى صلی الله و علیه و سلم
نازل فرموده است.
اسلام يگانه دين برحقى است كه خداوند جز اين دين،دين ديگرى از هيچ احدى
نمیپذيرد. خداوند اين دين را بقدرى سهل و آسان گردانيده كه هيچ گونه سختى و مشقتى
در آن نيست، چيزى بر پيروان آن فرض نگردانيده كه نتوانند انجامش دهند و آنان را به
چيزى مكلف نكرده كه از عهده ى آن
برنآيند.
اسلام
دينى است كه پايه ى آن توحيد، شعارش صداقت ، معيارش عدالت، مسيرش حقيقت و روحش
رحمت است، اسلام مكتب بزرگى است كه انسانها را به هر آنچه در زندگى دنيوى و آخروى
برايشان مفيد باشد راهنمايى مى كند و ازهر آنچه در دنيا و آخرت برايشان زيان آور
باشد باز میدارد.
اسلام
دينى است كه خداوند بوسيله آن عقايد و اخلاق را صيقل میدهد ، و دنيا و آخرت را
بدان اصلاح مى كند، و بوسيله آن در ميان دلهاى پراكنده، و انديشه هاى متضاد الفت و
محبت مى اندازد وآنها را از تاريكى هاى باطل مى رهاند و به شاهراه حق و صراط
مستقيم رهنمون مى گردد.
سلام مكتبى است كه همه اصول و مبانى ، احكام و
قوانين و دستورات و برنامه هايش،محكم و استوار و خلل ناپذير است جز به حق و راستى
خبر نمى دهد، و جز به نيكى و عدالت حكم نمى كند،اعتقاداتش سالم و متين ، عباداتش
سازنده و رشك آفرين و اخلاقش برازنده و فخر آفرين است .
رسالت
اسلام :
مهمترين اهدافى را كه
اسلام جهت تحقق آن تلاش مى كند مى توان چنين برشمرد :
1-
آشناكردن انسانها به
خالق و آفريدگارشان ، به ذات لايزالى كه همواره باقى خواهد بود، به اسماى نيكويش
كه همنام ديگرى ندارد، و به صفات متعالى اش
كه بى نظيروبى مانند است، به افعال حكيمانه اش كه در انجام آنها به هيچ
شريك و همتايى محتاج نيست و به عبادت و حق بندگى اش كه صرفاً او مستحق و لايق هر
گونه پرستش و بندگى است.
2-
دعوت انسانها به سوى
عبادت و پرستش ذات يكتاى پروردگار ، بدين صورت كه تمامى آنچه را كه خداوند متعال
در كتاب مقدّسش و سنت پيامبرش اعم از اوامر و نواهى كه سعادت دنيا و آخرت انسانها
در آن نهفته است بيان داشته مورد عمل قرار دهند.
3-
متوجه كردن انسانها به حقيقت زندگى، كه اين دنيا
دارى فانى است و زندگى حقيقى پس از مرگ شروع مى شود و مراحل سعادت يا شقاوت انسان
از قبر شروع شده تا هنگام برانگخته شدن بعد از مرگ، و سپس حساب و كتاب، كه آنگاه
مصير هر كس مشخص خواهد شد و هر كس مطابق اعمالش يا به بهشت و يا به دوزخ خواهد رفت
اگر خوب كرده خوبى مى بيند و اگر بد كرده بدى.
بنابراين قواعد اساسى اسلام را مى توان
چنين خلاصه كرد :
بخش نخست
اركان ايمان
ركن اول:
ايمان به خدا
كه
نقاط ذيل را در برمیگيرد .
ألف : ايمان به ربوبيت
خداوند متعال، يعنى اقرار و باور به اينكه صرفاً ذات يگانه اوست كه پروردگار و
آفريدگار و صاحب اختيار، و متصرف در تمامى شئون مخلوقاتش است.
ب : ايمان به ألوهيت
خداوند متعال ، يعنى يقين و باوربه اينكه إله و كارسازو لايق پرستش فقط ذات يگانه
اوست و تمامى معبودات ديگر غير از او ، باطل هستند.
ج : ايمان به اسماء و
صفات خداوند متعال ، يعنى يقين و باور به اينكه او اسماى نيكو و صفات متعالى و
كامل دارد كه ويژه خود اوست.
ركن
دوم : ايمان به
فرشتگان
فرشتگان بندگان مكرمى هستند كه خداوند
حكيم آنان را آفريده است و آنان بى وقفه به عبادت پروردگار شان مشغولند، و گوش
بفرمان او هستند، خالق حكيم آنان را به اعمال زيادى مكلف كرده است ، از جمله ى
آنها جبرئيل عليهم الصلاةالسلام است كه خداوند مأموريت وحى را به او
سپرده است كه وحی را ازنزدخداوند میآورد و به هركسی از انبياء ورسولان عليهم
الصلاةالسلام
كه خداوند بخواهد مى رساند. يكى ديگر ازفرشتگان ميكائيل عليهم
الصلاةالسلام
است كه خداوند او را مأمور باران و گياهان نموده است.
ديگرى
اسرافيل عليهم الصلاةالسلام است كه خداوند او را مأمور نفخ صور
كرده است و اين هنگامى است كه به حكم پروردگار فرصت بى هوش شدن زندگان و سپس
برانگيخته شدن همهء مردگان فرا رسد و ديگرى ملك الموت است كه مأمور قبض ارواح
گرديده است .
ركن سوم :
ايمان به كتب آسمانى
خداوند مهربان كتابهايى را برپيامبرانش عليهم
الصلاةالسلام
نازل فرموده كه مصدر هدايت و سعادت و تمامى خوبى ها است .
كتابهايى
كه ما در بارهء آن مى دانيم عباتند از:
الف: تورات كه خداوند آنرا بر موسى عليهم
الصلاةالسلام
نازل فرموده و اين بزرگترين كتابى است كه خداوند براى بنى اسرائيل نازل فرموده
است.
ب : انجيل كه خداوند آنرابرعيسى عليهم
الصلاةالسلام
نازل فرموده است.
ج : زبور كه خداوند آنرا به داؤد عليهم
الصلاةالسلام
داده است .
د : قرآن كريم كه خداوند آنرا بر
خاتم أنبياء حضرت محمد عليهم الصلاةالسلام نازل
فرموده است ، از ويژگيهاى قرآن اين است كه خداوند بوسيله آن بقيهء كتب آسمانى را
منسوخ كرده و خودش حفاظت آنرا به عهده گرفته ، زيرا كه اين كاملترين و پايدارترين
دستور زندگى به عنوان روشن ترين حجت و برهان الهى بر بندگانش تا روز قيامت باقى
خواهد ماند.
ركن چهارم :
ايمان به پيامبران
عليهم الصلاةالسلام
خداوند
متعال پيامبرانى را براى هدايت بندگانش فرستاده است ، كه اولين آنها سیدنا نوح عليهم
الصلاةالسلام
و آخرين شان سیدنا محمد صلی الله و علیه و سلم
نازل است.
تمامى
پيامبران عليهم الصلاةالسلام بشمول سیدنا عيسى بن مريم و سیدنا
عزير انسانهايى هستند كه آفريده شده اند، و هيچگونه خصوصيتى را از صفات و خصوصيات
ربوبيت كه ويژه پروردگار است دارا نيستند بلكه آنها صرفاً بندگانى از بندگان خدا
هستند كه خداوند آنان را بوسيله رسالت و نبوّتش برگزيده و اعزاز بخشيده است. و
آنگاه خداوند سلسله ى ارسال پيامبران عليهم الصلاةالسلام را
بوسيله رسالت سیدنا محمد صلی الله و علیه و سلم
ختم نموده و ايشان را به عنوان آخرين پيامبر بسوى همه انسانها فرستاده است كه بعد
از ايشان تا قيامت پيامبر ديگرى نخواهد آمد.
ركن
پنجم : ايمان به روز قيامت
روز
قيامت يا روز رستاخيز بقدرى بزرگ و هولناك است كه نمى توان تصورش كرد آنروز
پروردگار قادر متعال همه ى انسانها را از قبرهايشان زنده خواهد كرد تا اينكه براى
هميشه زنده وجاويد بمانند، يا در بهشت جاويدان و دار نعمتها ،و يا در دوزخ رسوا
كننده و دار ذلتها، ايمان به روز رستاخيز ، ايمان به تمامى آن حقايقى است كه انسان
پس از مردن باآنها روبرو مى گردد، مانند فتنه ى قبر، نعمتها، عذاب و آنچه كه بعد
از آن رخ خواهد داد ، مانند زنده شدن پس از مرگ، و جمع شدن در ميدان محشر، و وزن و
حساب اعمال و نهايتاً بهشت يا دوزخ .
ركن
ششم:
ايمان به تقدير
تقدير يا سرنوشت، ايمان و باور
به اين امر است كه خداوند حكيم و توانا تمامى اين كائنات را طبق برنامه معينى كه
خود با علم و حكمت خويش آنرا طراحى كرده آفريده است فلذا يكايك ذرات و حوادث اين
جهان را با علم ازلى اش مى داند و در نزد او در لوح محفوظ نوشته است چون كه او همه
چيز را خواسته و دانسته آفريده بنابراين جز با اراده و قدرت بى
پايان او هيچ ذره
اى در اين جهان پديد نخواهد آمد ، و هيچ برگى از درخت نخواهد افتاد.
اختتام بخش اول
No comments:
Post a Comment